بیخ

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • فارسی

آوایش[ویرایش]

  • /بِیخ/

اسم[ویرایش]

بیخ

  1. اصل، اساس، بنیاد. ریشه، ریشه گیاه.
    اگر بیخ او نگسلانی ز جای/ ز تخت بلندت کِشد زیر پای «فردوسی»
  2. در گویش تونی؛ کنار و پهلو، ریشه گیاه.

واژه‌های مشتق شده[ویرایش]


برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • شاهنامه