پرش به محتوا

بیوای

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • [بی/وای]

قید

[ویرایش]

بی‌وای

  1. بی اراده، بی‌حمیت، تنبل، هنگامی اظهار می‌گردد که نوجوان یا جوان ذکور عرضه هیچ‌کاری نداشته باشد یا تن به کار ندهد.
    بی‌وای اوشاق دِ.
    بچه بی‌عرضه‌ای هست.

مترداف‌ها

[ویرایش]