تابش باقیمانده
ظاهر
فارسی
[ویرایش]حوزه: [فیزیک]
- ۱. پرتوزایی برجایمانده پس از انفجار هستهای که معمولاً ناشی از مواد شکافتپذیر باقیمانده یا محصولات فرعی است ۲. تابش فروسرخ تقریباً تکفام که پس از بازتابهای متوالی نور یا تابشهای دیگر در اجسامی مثل کوارتز بر جای میماند.
منابع
[ویرایش]«تابش باقیمانده» همارزِ «residual radiation, restrahlen»؛ منبع: گروه واژهگزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر دوازدهم، فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان، تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شابک ۸-۶۶-۶۱۴۳-۶۰۰-۹۷۸