پرش به محتوا

تامام

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  • نیاهندوایرانی

آوایش

[ویرایش]
  • [تام/آم]

اسم

[ویرایش]

تامام

  1. مترادف تمام به زبان فارسی، در گویش بهاری.
    یی‌دوق ایش‌دوق تامام ائولدِ
    خورد و خوراک تمام شد.

مترادف‌ها

[ویرایش]

برگردان‌ها

[ویرایش]