ترنج
ظاهر
فارسی
[ویرایش](تُ رَ)
اسم
[ویرایش]- بالنگ.
- میوة درخت بالنگ.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(تُ رُ یا رَ)
- چین و شکن.
- سخت در هم فشرده.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(~.)
اسم
[ویرایش]- نقشی است در میانة قالی یا قالیچه که آمیزهای است از گل و برگ و شاخههای اسلیمی.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- bergamot