پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
جستجو
جستجو
ظاهر
کمک مالی
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
کمک مالی
ایجاد حساب
ورود
فهرست
انتقال به نوار کناری
نهفتن
بخش آغازین
۱
فارسی
تغییر وضعیت زیربخشهای فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
قید
۱.۳.۱
برگردانها
تغییر وضعیت فهرست محتویات
ترین
۴ زبان
English
Kurdî
Malagasy
پنجابی
سرواژه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد این صفحه
دریافت نشانی کوتاهشده
بارگیری کد QR
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
بارگیری بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
در پروژههای دیگر
ظاهر
انتقال به نوار کناری
نهفتن
از ویکیواژه
فارسی
[
ویرایش
]
ریشه لغت
[
ویرایش
]
فارسی
آوایش
[
ویرایش
]
/تَرین/
قید
[
ویرایش
]
ترین
پسوندی که دنبال بعضی کلمات میآید، مانند بهتر یا بهترین و مناسب یا مناسبترین.
––––
برگردانها
[
ویرایش
]
ترجمهها
انگلیسی:
westernmost
upmost
undermost
topmost
rightmost
next
nethermost
most significant
lowest
lower most
innermost
hindmost
foremost
eldest
driest
drier
bottommost
best
arrant
aftermost
zero
top flight
tick
tenth rate
rock bottom
next of kin
leftmost
least significant
easternmost
eastermost
sternmost
neap
heartstring
culminant
contralto
best seller
admiral
subcutis
knight bachelor
endodermis
fullback
garter
intima
geodesic
high fidelity
hyperfocal distance
geodetic
رده
:
اسمهای فارسی