تعین
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /تَعَیُّن/
اسم مصدر
[ویرایش]تعیّن
- دارای جاه و جلال بودن، بزرگی، تشخص. بزرگی و دارایی یافتن. بچشم دیدن.
- (فلسفه): صورت عینی و محسوس داشتن.
- (فلسفه): کیفیت و صفات خاص هر موجود که بوسیله آن از موجودات دیگر متمایز میشود.
- (فلسفه): آنچه صورت عینی و محسوس دارد، آنچه تجسم و مادیت یافته.
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین