تفتیش
ظاهر
(تَ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]مصدر متعدی
[ویرایش]- تفحص کردن، جستجو کردن.
(اِم
صفت
[ویرایش]- بازرسی، پژوهش. ؛ ~ عقاید پرس و جو دربارة عقاید دینی و سیاسی مردم برای شناسایی مخالفان. ؛ ~ بدنی الف - گشتن لباس و بدن کسی. ب - بازرسی بدنی.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- inspection