تلفن

فارسی

ریشه لغت

• فرانسوی

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ تلفن دارد

آوایش

• /تِلِه/فُن/

اسم

تلفن

1. دستگاهی که به وسیله آن می‌توان اصوات و مکالمات را به مسافت دور انتقال داد یا دریافت کرد.
2. چیزی که برای برگذاری ارتباط به کار می‌رود.

مترادف‌ها

• موبایل، تلفن همراه

––––

برگردان‌ها

ترجمه‌ها
آلمانی: ----- اسپانیایی: ----- انگلیسی: telephone ایتالیایی: ----- پرتغالی: ----- روسی: ----- فرانسوی: ----- ایتالیایی: telefonata telefono انگلیسی: telephone phone wireway		telephoner telephone receiver telephone booth telephnone book extension earphone ring radiotelephone post operator dataphone utility		long distance dial listen in handset french telephone head phone ack head set slot

منابع

• فرهنگ لغت معین