پرش به محتوا

تلقیح

از ویکی‌واژه

(تَ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

مصدر متعدی

[ویرایش]
  1. بارور کردن درخت خرمای ماده به وسیلة داخل کردن مایة خرمای نر به درون آن.
  2. واکسن زدن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
vaccination