تلمذ

از ویکی‌واژه

(تَ لَ مُّ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

مصدر لازم[ویرایش]

  1. شاگردی کردن.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

در لغت نامه دهخدا[ویرایش]

لغت‌نامه دهخدا تلمذ. [ ت َ ل َم ْ م ُ ] (ع مص ) شاگردی کردن . (دهار). شاگردی . (غیاث اللغات ). شاگردی و شاگردی کردن . (آنندراج ). آموختن . یقال : تلمذ عند فلان ؛ ای تعلم . (ناظم الاطباء). شاگرد کسی گردیدن : تلمذ لفلان . (از المنجد). || کودک را بشاگردی گرفتن . (از المنجد). چون در اغلب کتب لغت موجود نیست و بجای آن «تتلمذ»... است از این رو آن را جزو غلطهای مشهور می شمارند ولی صاحب معیاراللغة تتلمذ و تلمذ، هر دو را ذکر کرده است . (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال اول شماره ٔ 2).[۱]

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
studentship