توجیه
از ویکیواژه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(تُ)
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشهشناسی
۱.۲
مصدر متعدی
۱.۲.۱
منابع
۱.۲.۲
برگردانها
فارسی
[
ویرایش
]
ریشهشناسی
[
ویرایش
]
عربی
مصدر متعدی
[
ویرایش
]
کسی را به سوی دیگری فرستادن.
نیک بیان کردن مطلبی.
(عا.)
سعی در موجه جلوه دادن کار یا حرف نابجا.
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ لغت معین
برگردانها
[
ویرایش
]
انگلیسی
vindication
justification
vindicator
vindicate
unwarranted
unwarrantable
selfjustification
rationalization
legtimize
legitimatize
justify
justifier
justified
justifiable
vindicatory
vindicative
holophrastic
rationalize
رده
:
مصدر متعدی عربی
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدید
بحث
مشارکتها
ایجاد حساب
ورود
فضاهای نام
سرواژه
بحث
فارسی
بازدیدها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
کمک مالی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد این صفحه
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
بارگیری بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
به زبانهای دیگر
English