پرش به محتوا

تِر

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • /تِر/

اسم

[ویرایش]

تِر

  1. مترادف تِرّیدن در زبان فارسی، آثار برجای مانده از مدفوع آبکی یا فرد دچار اسهال.

کهن‌واژه

[ویرایش]
  1. تِر در زبان معیار باستان به معنی مدفوع شُل بوده؛ که صفت یا لقب قوم تروی یا تروآ بود.

در آن روزگاران اغلب جنگ‌ها و تصادمات در دشت و صحرا اتفاق می‌افتاد. شاید ماهها و سال‌ها بطول می‌انجامید. در این فضا چاره‌ای نبود برای همه که اجابت مزاج را در گوشه‌ای میدان جنگ به عمل آورند.

پر واضح است که هنگام گشت و گذار مدفوع دشمنان هم در دید سپاهیان قرار می‌گرفت. ظاهراً از تمام جنگجویان اروپایی مدفوع آبکی ملاحظه میشد و به همین خاطر آنها تروآ یا تِرآبادی خواندند.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ شمس