پرش به محتوا

ثبوت

از ویکی‌واژه

(ثُ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

مصدر لازم

[ویرایش]
  1. استوار شدن، استقرار یافتن.
  2. بر جای ماندن، ایستادن.
  3. ثابت شدن امری با دلیل و برهان.

(اِم

صفت

[ویرایش]
  1. پایداری، دوام.
  2. استواری، استقرار.
  3. تحق

قید

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
fixity