جزع
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /جَزع/
اسم
[ویرایش]جَزع (قدیم) (علومزمینی)
- دستهای از سنگهای قیمتی از جنس اکسید سیلیسیم که باباغوری یا سنگ سلیمانی از انواع آن است. حلنگ، خلنج.
- مهره اسب یمانی آمیخته از دو رنگ سیاه و سفید.
اسم مصدر
[ویرایش]جَزَع (قدیم)
- ناشکیبایی و بیقراری کردن؛ بیصبری. بیتابی.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین