حاکمیت

از ویکی‌واژه

(کِ یَّ)

عربی[ویرایش]

(مص ج

  1. حاکم بودن، مسلط بودن.
  2. اعمالی که دولت‌ها برای اعمال قدرت و حل مسایلی که به حفظ نظم عمومی وابسته‌است انجام د

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

  1. ~ ِ ملی حقی است که سازمان ملل برای هر ملتی شناخته‌است و به موجب آن ملت‌ها باید برسرنوشت خود حاکم باشند و هیچ ملتی حق مداخله در تعیین سرنوشت ملت دیگر را ندارد.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
sovereignty