پرش به محتوا

حباب

از ویکی‌واژه

(حِ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

مصدر متعدی

[ویرایش]
  1. دوست داشتن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(حُ)

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. برآمدگی کوچک که به علت سقوط چیزی در آب ایجاد می‌شود. در فارسی آب سوار گویند.
  2. روپوش شیشه‌ای که روی چراغ گذارند.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
ایتالیایی

اسم

[ویرایش]

bolla

انگلیسی
globe