پرش به محتوا

حتم

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /حَتْم/

صفت

[ویرایش]

حتم

  1. قطعی، یقینی، حتمی. لازم، بایسته. لازم کردن.
    بطور حتم به تبریز رفتنی خواهد شد. «نظام‌السلطنه»

واژه‌های مشتق شده

[ویرایش]



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن