پرش به محتوا

حجر

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /حَجَر/

اسم‌

[ویرایش]

حَجَر

  1. سنگ. مفردِ احجار.

اسم‌

[ویرایش]

حُجر

  1. حجره‌ها.

اسم‌

[ویرایش]

حِجر

  1. سوره پانزدهم از قرآن کریم، دارای نودونه آیه.
  2. (قدیم): بغل، کنار، آغوش، پناه، و به مجاز حمایت.

اسم‌ مصدر

[ویرایش]

حَجر

  1. (فقه): منع کردن کسی از تصرف در اموال خود به علت محجور بودن او. منع کردن، بازداشتن.
  2. منع کردن دادگاه و قاضی کسی را از تصرف در اموال خویش.

واژه‌های مشتق شده

[ویرایش]



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین