پرش به محتوا

حق‌العلاج

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /حَق‌اُلعلاج/

اسم مرکب

[ویرایش]

حق‌العلاج (قدیم)

  1. پول ویزیت.
    کدام طبیب بی‌وجدانی است که ... سیاهه بالا بلندی از حق‌العلاج و حق القدم ... پیش اولیای متوفی بفرستد. «اقبال لاهوری»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن