پرش به محتوا

حلبی

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • [حَلَبی]

اسم

[ویرایش]

حلبی

  1. (مواد): ورق آهن نازک که هر دو روی آن قلع‌اندود می‌کنند تا آهن خورده نشود و زنگ نزند. قوطی، حلبی.
  2. (مواد): ورقه آهنی که روی آن را با قلع اندود کنند تا در مقابل رطوبت محفوظ ماند.

صفت

[ویرایش]
  1. منسوب به حلب شهری در سوریه.
  2. قلع اندود

پیش هند و ایرانی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • [حَلهَ/بی]

اسم مرکب

[ویرایش]

حلبی

  1. به زبان فارسی حالا یکی، حالا یک‌بار. ممکن است کلمه «حالا» در زبان‌فارسی از حَلهَ اقتباس شده باشد.
    حلبی باخ.
    حالا یه نگاهی بکن.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن