پرش به محتوا

خزانه داری

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • [خَزانه/داری]

حاصل مصدر

[ویرایش]

خزانه‌داری

  1. عمل و شغل خزانه دار.
    خزانه در اصل از خزان اقتباس شده و خزان در زبان معیار باستان ریزش و تجمع بیشمار برگ درختان در فصل پاییز است. احتمالا سکه‌های زر و سیم پادشاهان همچون برگ خزان در گودالی استخر مانند و سرپوشیده تلنبار می‌شد و معروف‌ترین خزانه پادشاهی ایران شهر استخر در استان فارس بود.
  2. محل تمرکز نقدینه و دریافت و پرداخت‌های دولت در وزارت دارایی.
  3. اداره‌ای در وزارت دارایی.

واژه‌های مشتق شده

[ویرایش]

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن