پرش به محتوا

خشحنگ

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • /خِشْ/حَنَگ/

اسم

[ویرایش]

خشحنگ

  1. مترادف شوخی بیمزه یا جلف در زبان فارسی؛ زمانی صرف میشود که بیش از اندازه به سر و روت بپرند.
  2. به عقیده قدما، نوعی کِرم محرک بدن.
    خِشَحَنَگین قال خِد!
    کِرمت بیدار شده!

مترادف‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ شمس