پرش به محتوا

خلافت

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  • نیاهندوایرانی

آوایش

[ویرایش]

[خلاف/عت]

قید

[ویرایش]

خلافت

  1. این اصطلاح ممکن است به لحاظ ریشه مفهومی هیچگونه قرابتی با خلیفه نداشته باشد و خلافت یعنی انسان خلاف‌کار٬ آدم عوضی به مفهوم باستانی آن.
    واژه مزبور از دو کلمه خلاف- عت شکل گرفته خلاف یعنی دروغ٬ دشمن راستی و عت به معنی آدم بوده است. در کل خلافت به آدم متقلب اطلاق می‌شده است. شاید افرادی مانند معاویه با تزویر و ریا بنام دین امپرتوری جدید درست کرد این لقب تحقیرآمیز را گرفت بدون اینکه پی به معنی آن برده باشد.

ریشه شناسی ۲

[ویرایش]
  • عربی

صفت

[ویرایش]

خلافة (اِم'

  1. خلیفگی، جانشینی پیغمبر.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه