خلال
(خِ)
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
اسم[ویرایش]
جمع[ویرایش]
- خلل ؛ تباهیها، فسادها.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(خِ)
ریشهشناسی[ویرایش]
اسم[ویرایش]
- چوب باریکی که لای چیزی گذارند.
- چوب باریکی که با آن خردة غذای مانده در لای دندانها را خارج کنند.
- میانة چیزی.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
برگردانها[ویرایش]
|
- انگلیسی
- peel