خلنگ
ظاهر
فارسی
[ویرایش](خَ لَ)
صفت
[ویرایش]- دو رنگ، ابل
قید
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(خِ لِ)
اسم
[ویرایش]- خلنج: گرفتن اعضا و کندن به ناخن.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(~.)
اسم
[ویرایش]- گیاهی است که نوعی از آن به صورت درخت یا درختچه میباشد که از چوب آن کاسه و قدح میسازند و نوعی از آن علفی میباشد به رنگهای سرخ، زرد و سفید.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- piebald