پرش به محتوا

دارتالاب

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

حوزه: [زیست‌شناسی- علوم گیاهی]

  1. سرده‌ای از کاج‌سانان با یک تا سه گونه که در قارۀ امریکای شمالی پراکنده‌اند؛ گونه‌های این سرده تا حد زیادی در برابر زمین‌های غرقاب مقاوم هستند و در قسمت‌های شمالی خزان‌دار و در بخش جنوبی همیشه‌سبز تا نیمه‌همیشه‌سبزند؛ گیاهان این سرده به شکل درختان بلند به ارتفاع ۳0 تا ۴۶ متر با تنه‌ای به قطر دو تا سه متر هستند؛ مخروط‌های مادۀ آنها کروی به قطر دو تا سه‌ونیم سانتیمتر با ده تا ۲۵ فلس است که هر فلس یک یا دو دانه دارد و هفت تا نُه ماه پس از گرده‌افشانی بالغ و با جدا شدن فلس‌ها آزاد می‌شوند و مخروط‌های نر در خوشه‌هایی آویخته ایجاد می‌شوند و گرده‌های خود را در اوایل بهار آزاد می‌سازند.

منابع

[ویرایش]

«دارتالاب» هم‌ارزِ «Taxodium»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر هشتم، فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان، تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شابک ‎۹۷۸-۶۰۰-۶۱۴۳-۰۸-۸