دارینه
ظاهر
فارسی
[ویرایش]حوزه: [زیستشناسی]
- هریک از زایدههای کوتاه رشتهمانند میانیاختهای در یاختۀ عصبی.
منابع
[ویرایش]«دارینه» همارزِ «dendrite»؛ منبع: گروه واژهگزینی، دفتر اول، فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان، تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی