پرش به محتوا

داریکه

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]
ستون باریک بویژه نوع چوبی

ریشه لغت

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • /دارِیکهَ/

اسم

[ویرایش]

داریکه

  1. در زبان فارسی به آبجوی زنجبیل تعبیر شده.
  2. مترادف تیرک در زبان فارسی بویژه نوع چوبی و مناسب ستون موقت فصلی. دیرک.
    داریکه ممکن است به معنی باریکه هم باشد، اما این باریکه است که از داریکه اقتباس شده است.



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ شمس