دربادر
ظاهر
فارسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- دو درب یا خانهی پیوسته، پهلو یا همسایهی هم
- نمونه: «در کوی جهان که خانهی عمر در اوست / همسایهی محنتیم و دربادر غم» (نجیب)
آوایش
[ویرایش]- هجاوندی :دَربادَر
- Unipers: /darbâdar/
منابع
[ویرایش]- شروانی، جمال خلیل. w:نزهتالمجالس. تصحیح و تحقیق w:محمدامین ریاحی. تهران، انتشارات علمی، چاپ دوم ۱۳۷۵. صفحه ۳۶.