درستکار
از ویکی‌واژه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
صفت فاعلی
۱.۱.۱
منابع
۱.۲
صفت
۱.۲.۱
برگردان‌ها
۱.۳
صفت
فارسی
[
ویرایش
]
(~.)
صفت فاعلی
[
ویرایش
]
آن که کارهایش به راستی و درستی انجام گیرد، درست کردار.
امین، معتمد.
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ لغت معین
صفت
[
ویرایش
]
برگردان‌ها
[
ویرایش
]
انگلیسی:
honest
ایتالیایی
صفت
[
ویرایش
]
onesto
انگلیسی
upright
right
truepenny
ردهها
:
صفتهای فارسی
صفتهای فاعلی فارسی
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدید
بحث
مشارکتها
ایجاد حساب
ورود
فضاهای نام
سرواژه
بحث
فارسی
بازدیدها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
کمک مالی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکی‌واژه
راهنما
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
دریافت نشانی کوتاهشده
یادکرد این صفحه
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
بارگیری بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
به زبانهای دیگر
