دستاق

از ویکی‌واژه

(دُ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

  1. محبوس، بندی، زندانی.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

فارسی (گویش نیشابوری===اسم=[ویرایش]

  1. دادگستری.ساختمان دادگستری یا دادگاه .مثال:ب عدل بنچسته د مَحْكَمَه ی دّستاق: نا عادلی در دادگاه در ساختمان دادگستری نشسته است.
  2. مَحْكَمَه هم می گویند.

تلفظ[ویرایش]

  1. Dostag
  2. Mahkama