پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
جستجو
جستجو
ظاهر
کمک مالی
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
کمک مالی
ایجاد حساب
ورود
فهرست
انتقال به نوار کناری
نهفتن
بخش آغازین
۱
فارسی
تغییر وضعیت زیربخشهای فارسی
۱.۱
صفت
۱.۱.۱
منابع
۱.۲
اسم
۱.۲.۱
منابع
تغییر وضعیت فهرست محتویات
دند
۸ زبان
Deutsch
English
Magyar
Malagasy
پنجابی
Slovenščina
ไทย
اردو
سرواژه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد این صفحه
دریافت نشانی کوتاهشده
بارگیری کد QR
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
بارگیری بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
در پروژههای دیگر
ظاهر
انتقال به نوار کناری
نهفتن
از ویکیواژه
فارسی
[
ویرایش
]
(دَ)
صفت
[
ویرایش
]
احمق، کودن.
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ لغت معین
(~.)
اسم
[
ویرایش
]
استخوان پهلو، دنده.
دندان.
افزاری است جولاهگان را و آن چوبی است دندانه دندانه به عرض پارچهای که بافند و از هر دندانه تاری میگذرانند.
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ لغت معین
ردهها
:
اسمهای فارسی
صفتهای فارسی
جستجو
جستجو
تغییر وضعیت فهرست محتویات
دند
۸ زبان
افزودن مبحث