دیم

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه شناسی[ویرایش]

  • نیاهندوایرانی

آوایش[ویرایش]

  • [دَی/یِم]

قید[ویرایش]

دیم

  1. سر زدن، دلجویی کردن، احوالپرسی از مریض.

صفت[ویرایش]

  1. زراعتی که آن را آبیاری نکنند بلکه با آب باران به عمل آید.

ریشه‌شناسی ۲[ویرایش]

  • عربی
  1. دیمة

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]