رنگرزی
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- [رَنگ/رَزی]
حاصل مصدر
[ویرایش]رنگرزی
- عمل و شغل رنگرز.
- کارگاه رنگرزی.
- (دستور زبان): صفت فاعلی نسبی، نسبت به رنگرز(=رنگ رزنده)
- (مشاغل): پیشهی رنگ کردن پارچه، لباس، نخ و....
- مترادف صَبّاغی، رَنگ رَزَندِگی.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین