پرش به محتوا

ریمن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  • شاهنامه

آوایش

[ویرایش]
  • /رَی/مَن/

صفت

[ویرایش]

ریمَن

  1. حیله‌گر.
    ریمن ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش رَی - مَن قابل تجزیه باشد و حاکی از خودکامگی زن یا مرد شرور است.

صفت نسبی

[ویرایش]

ریمِن

  1. چرک آلود.

مترادف‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس/ شاهنامه