ریمن
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]- شاهنامه
آوایش
[ویرایش]- /رَی/مَن/
صفت
[ویرایش]ریمَن
- حیلهگر.
- ریمن ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش رَی - مَن قابل تجزیه باشد و حاکی از خودکامگی زن یا مرد شرور است.
صفت نسبی
[ویرایش]ریمِن
- چرک آلود.
مترادفها
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس/ شاهنامه