زاده

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • فارسی

آوایش[ویرایش]

  • /زاده/

صفت مفعولی[ویرایش]

زاده

  1. آنکه بدنیا آمده، متولد شده، تولد یافته.
  2. (مجاز): آنچه پیامد و حاصل چیزی است، ثمره. پیدا شده.

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس

زبان دیگر[ویرایش]

  • بهاری

آوایش[ویرایش]

  • /زادِ/

ندا[ویرایش]

  1. مترادف چیزش در زبان فارسی، کلمه همراه با تعجب و سئوال. تلویحا اشاره به اعضا یا صفات ممنوعه و غیر مجاز افراد مانند ماتحت.
    حسن‌زاده، ماتحت حسن، شاهزاده یعنی ماتحت شاه.