زبرجد
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- عربی
آوایش[ویرایش]
- /زِبَرجَد/
اسم[ویرایش]
زبرجد
- سنگی است قیمتی که در جواهرسازی مورد استفاده قرار میگیرد که مهترین آن به رنگ سبز میباشد. زمرد.
- به شاهی برو آفرین خواندند/ زبرجد به تاجش برافشاندند «فردوسی»
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین/ شاهنامه