زفت
فارسی[ویرایش]
(زَ فْ)
صفت[ویرایش]
- درشت، ستبر.
- پر، لبریز.
- تندمزه.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(زُ فْ)
- خسیس، بخیل.
- ترشروی، تندخو.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(زِ فْ)
اسم[ویرایش]
- نوعی صمغ گیاهی که بر روی پارچه میمالند، و برای معالجه بر موضع مورد نظر میچسبانند.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
عربی[ویرایش]
صفت[ویرایش]
===آوایش===: زُ
برگردانها[ویرایش]
|
- انگلیسی
- pitchy