پرش به محتوا

ساری

از ویکی‌واژه

فرانسوی از فنلاندی

[ویرایش]
  1. هن.

اسم

[ویرایش]
  1. نوعی لباس لطیف و بلند که زنان هندوستان و پاکستان پوشند.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

عربی

[ویرایش]
  1. سرایت کننده.
  2. رونده در شب.

فارسی

[ویرایش]
  1. پرنده‌ای است کوچک و خوش آواز، دارای پرهای سیاه و خال‌های سفید. هم چنین نام شهری است در شمال ایران، که مرکز استان مازندران است.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین