پرش به محتوا

سالک

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]
  • /سالِک/

اسم

[ویرایش]

سالَک

  1. (پزشکی): بیماری جِلدی ناشی از نوعی انگل تک سلولی که از راه نیش پشه خاکی منقل و باعث ایجاد زخم مزمن در پوست می‌شود.
  2. اثر این بیماری بر پوست خاصه بر بدن و صورت.

صفت

[ویرایش]

سالِک

  1. آنکه راهی را طی کند، رونده، راه‌رو، مسافر.
  2. (تصوف): آنکه مراحل سلوک عرفانی را معمولاً با ارشاد پیری می‌گذراند. زاهد، عارف



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین