سبل

از ویکی‌واژه

(سُ بُ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

  1. جِ. سبیل ؛ راه‌ها.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(سَ بَ)

ریشه‌شناسی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

  1. بارانی که از ابر برآمده و تا زمین نرسیده باشد.
  2. بینی.
  3. دشنام.
  4. خوشه، سنبل.
  5. پردة چشم که از ورم عروق چشم که در سطح ملتحمه‌است واقع شود و بدان در پیش نظر غباری پدید آید.
  6. موی و رگه‌ای سرخ که در چشم پدید آید.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین