پرش به محتوا

سخسه

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  • نیاهندوایرانی

آوایش

[ویرایش]
  • [سَخ/ سِه]

اسم

[ویرایش]

سخسه

  1. سخسه قطعات شکسته ظروف سرامیکی مانند کوزه، لانجین، بسسو، خمره، گئودوش، خمیردان و امثالهم.
    در واقع مواد تشکیل دهنده ظروف سرامیکی بعد از کوره را در گویش بهاری سخسه می‌گویند.

برگردان‌ها

[ویرایش]