سفته
فارسی[ویرایش]
(سُ تَ)
صفت مفعولی[ویرایش]
- سوراخ کرده.
- کنایه از: سخن تازه.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(سُ تَ یا س تِ)
اسم[ویرایش]
- سندی که به موجب آن مقدار بدهی و زمان پرداخت آن معین میگردد.
- دشت، اولین فروش کاسب.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(س تَ یا تِ)
صفت[ویرایش]
- ستبر، غلیظ.
- محکم.
- جامة هنگفت و ستبر.
اسم[ویرایش]
- تیر، پیکان نوک تیز.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
برگردانها[ویرایش]
- ایتالیایی
اسم[ویرایش]
- انگلیسی
- promissory note