سق
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /سَقّ/
اسم
[ویرایش]سق (گفتگو) (جانوری)
- (عامیانه): سقف دهان، کام.
استعاره
[ویرایش]- سق کسی را با چیزی برداشتن: سخت عادت داشتن شخص به آن چیز.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین