سلف

از ویکی‌واژه

سرویس (س. س)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

اسم مرکب[ویرایش]

رستورانی که در آن مشتریان خود غذاها را بردارند و وجه آن را به صندوق پردازند و سر میز صرف کنند، رستوران خویش یار، غذاخوری خویش یار (فره)

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(سَ لَ)

ریشه‌شناسی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

  1. گذشته.
  2. کسی که در گذشته می‌زیسته.
  3. وامی که برای وام دهنده نفعی ندارد و وام گیرنده همان مبلغ را که گرفته پس دهد.
  4. نوعی معامله که بهای جنس را بیش از تحویل جنس بپردازند.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(سَ لِ)

ریشه‌شناسی[ویرایش]

  1. سَلِف. سِلúف: پوست.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(سَ لْ)

اسم[ویرایش]

  1. باجناق، دو مرد که با دو خواهر ازدواج کرده باشند.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
forefather