سماق

از ویکی‌واژه

(سُ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

  1. گیاهی است از ردة دو لپه‌ای‌ها که به شکل درخت یا درختچه دیده می‌شود. دارای برگ‌های مرکب و گل‌های سفید خوشه‌ای

استعاره[ویرایش]

  1. میوه اش کوچک و ترش مزه‌

استعاره[ویرایش]

گرده میوه اش جهت چاشنی غذا به کار می‌رود، سماک، تتری، تتم. ؛ ~مکیدن (عا.)

  1. وقت را به بیهوده گذراندن.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
sumach