پرش به محتوا

سودا

از ویکی‌واژه

(سُ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. آب دارای گاز کربنیک.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(سَ یا سُ)

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  1. سوداء
  1. داد و ستد، خرید و فروش.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

آوایش

[ویرایش]

صفت

[ویرایش]
  1. مؤنث اسود، سیاه.
  2. یکی از اخلاط چهارگانه که جای آن طحال

استعاره

[ویرایش]
  1. وسواس.
  2. مالیخولیا، وهم.
  3. هوی و هوس.
  4. عش

قید

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(سَ یا سُ)

اسم

[ویرایش]

سودا (جمع سودا‌ها)

  1. داد و ستد، معامله
  2. از خلط های چهارگانه که گمان می کردند در طحال تشکیل می شود.
  3. در روانشناسی به مالیخولیا گویند.
  4. اگزما
  5. نامي براي دختران به تركي

اصطلاحات

[ویرایش]
  1. سودا پختن: مجاز از آرزوی باطل کردن
  2. سودا کردن: معامله کردن
  3. سودای چیزی در سر داشتن: در اندیشه و در پی آن بودن
    سودای ریاست

مشتقات

[ویرایش]
  1. سودازده

سوداگر

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
yellow bile