سگالیده

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

  • شاهنامه

آوایش[ویرایش]

  • /سِگالیده/

[ویرایش]

سگالیده

  1. فکر، اندیشه، اندیشیدن.
    شبیخون سگالیده و ساخته/ به پیوسته تیر و کمان آخته «فردوسی»

واژه‌های مشتق شده[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • شاهنامه