سیاهنمایی
ظاهر
فارسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- چیزی را بد جلوه دادن
- نمونه: «بیشتر ایرادهای گرفته شده تنها سیاهنمایی است.»
آوایش
[ویرایش]- هجاوندی :سیاهنِمایی
- Unipers: /siyâhnemâyi, siyahnemâi/
مترادفها
[ویرایش]
|
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها
انگلیسی: detraction، belittlement، tarnish |